رسيم هدف درست علمي و منطقي براي تأسيس هر نهاد يا سازمان و تعيين راه هاي رسيدن به آن و نظارت بر فرآيند تعريف شده از ضروري ترين برنامه مؤسسان آن نهاد يا سازمان مي باشد .
امروزه همگي اذعان داريم كه بسياري از اهداف مشخص شده براي تعليم و تربيت در مدارس ما تحقق پيدا نمي كند. دانش آموزان به مدرسه مي روند تا امر يادگيري اتفاق بيفتد اما اين يادگيري چقدر در عمل و در عرصه زندگي او را ياري مي كند معلوم نيست.
يادگيري زماني مطلوب و مؤثر است كه به بهبود زندگي فردي و اجتماعي منجر شود و جامعه ثمره آن را ببيند. تصور كنيم در جامعه اي زندگي مي كنيم كه:
* دانش آموز وقتي در درس شيمي در مورد گازها و آلودگي محيط مطالعه مي كند سريعا نسبت به تنظيم دود موتور و يا ماشين خانواده خود اقدام نمايد.
* دانش آموز در كلاس درس به جاي پيشرفت و موفقيت خود علاقه مند به موفقيت همه دانش آموزان باشد.
* دانش آموز وقتي كه در خيابان و يا محله خود افرادي را مي بيند كه با مشكل مواجه هستند آنها را كمك كند.
* دانش آموز وقتي ببيند همنوعان خود به دليل حوادثي در رنج و عذابند در برابر آنها احساس مسئوليت كند و بي تفاوت نباشد.
* دانش آموز بتواند مشكلات شخصي و اجتماعي خود و خانواده را منطقي و مستدل حل كند.
در اين صورت چقدر زندگي لذت بخش مي شود و اين يعني:
يادگيري براي زندگي بهتر و با هم زيستن.
ما در مجتمع آموزشي علم و زندگي به دنبال تحقق اهداف ذيل هستيم:
* برنامه ريزي براي تحقق اهداف اعتقادي-آموزش علمي-اخلاقي-فرهنگي-زيستي و…
* آموزش براي دانايي و توانايي و ايجاد مهارت در فراگيران
* يادگيري براي دانستن و دانستن براي عمل كردن
* يادگيري براي عمل كردن و زندگي با ديگران
* اولويت به تحقيق و پژوهش در فرآيند يادگيران
* برنامه ريزي براي ايجاد رفتار پايدار در فراگيران
* توجه به تفاوت هاي فردي و استعدادها
* بكارگيري آخرين فناوري آموزشي